نتایج جستجوی عبارت «محمد رضا زارع روستای حسین‌آباد سومار گلزار شهدا ۱۳۶۵/۳/۱۸ ۱۳۶۷/۳/۳ لشکر ۸۱ زاهدان» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -بودن
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تو به هوای بودن، دل مرا شکستی دل غمین ما را، تو سینه دست بستی من که دگر نخواهم، در این جهان بمانم بس است زندگانی، بس است عمر و پستی...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -دو رودخانه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
در آن زمان که گل خون به کوچه می‌بارید به سینه و تـن مــردان گلوله می‌بـــارید دو دوست خسته ز گرد ره آمده بودیم سپر به نیزه دژخیم آمده بودیم برای رزم، خروش از جگر برآوردیم براه کعبه به دستان خود سر آوردیم امید نصر به هر سینه آشیانه نمود گل امید ز فریاد ما جوانه نمود به شوق یار دویدیم دشت ایران را به خانه خانه رساندیم راز شیران را به پاس حمله ما دزد و راهزن بگریخت به همت همه، دژخیم از وطن بگریخت به موج حادثه، خود...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -سوگند
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به غروب راستین به کویر خشک                                           به هر آنچه هست و نیست به هر آنچه بود و هست به هر آنچه پایمال قدرت است به هر آنچه آشنای رقت است به آهوان، به همه دشتها به نوای بادها به فرار خاطرات خوب به ستیغ کوهها، به صفای دره‌ها به امیدهای مرده در قلوب ما بخدا سوگند که برای آبیاری کویر که برای سبزی زمین خشک که برای زنده ماندن که برای خوب ماندن همه راهها باز است ما اگر بخود بجنبیم به طراوت نسیم...
شهدا سال 65 -خاطراتی از برادر شهید اکبر ربیعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اکبر ربيعي »
در آخرین اعزام به جبهه، چون مدت ۲۲ روز از برگشتن او از جبهه نگذشته بود، از طرف خانواده از جبهه رفتن او ممانعت شد. به برادران گردان کمیل هم سفارش شده بود که از سوار کردن ایشان خودداری نمایند. ولی او به‌وسیله دوستانش به خارج از شهر نی‌ریز می‌رود تا در خارج از شهر سوار خودرو شود، ولی برادران گردان از بردن او به جبهه جلوگیری می‌کنند. بادلی شکسته و گریان و نالان به‌وسیله خودروهای عبوری خود...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا(حمید) رئوفی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند                        چنان پرنده شدند و ز دسترس رفتند دفتر زندگی هر شهیدی را که می‌گشایی، در برگ برگ آن قصه عاشقی را باجان و دل می‌خوانی. قصه مجنون‌صفتانی که در پی لیلی، سر از پا نشناختند و بی‌محابا بر آتش‌وآب زدند تا وصال محبوب را به دست آورند. ۱۳۳۸/۸/۲ در شهرستان نی‌ریز،‌ میان خانواده‌ای روحانی و پیرو اهل‌بیت عصمت و طهارت...
شهدا سال 63 -زندگینامه مفقودالاثر سید کرامت الله موسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » مفقودالاثر سيد کرامت الله موسوي »
آنگاه‌که بهار از راه رسیده و سردی زمستان را با طراوت هوای بهاری به فراموشی سپرد؛ پرستوهای مهاجر، دسته‌دسته از راه رسیدند. شکفتن گل‌های زیبا را بلبلان غزل‌خوان جشن گرفتند. در همان زمان، سومین روز از فروردین ۱۳۴۱ گل وجود سیدکرامت‌الله دریکی از توابع شهرستان لاله خیز نی‌ریز (بخش آباده طشک در شهر آباده) شکفت و با خود عطر دل‌انگیز بهاری را در محیط خانواده‌ای مذهبی و متدین پراکند. او که از سادات موسوی و از ذریه پاک...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید شهرام (ابوذر) دهقان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد شهرام(ابوذر) دهقان »
یاد شهید یاد از خوبیهاست. راه شهید، راه ماندگاری است که تا دنیا باقی است، او و راه پررهروش هم باقی خواهد بود. شهید، سمبل واقعی مبارزه حق علیه باطل است. 1343/10/26 در شاهین شهر اصفهان، نوزادی چشم به جهان گشود که نامش را شهرام نهاده ولی با نام مستعار ابوذر صدایش می‌زدند. ابوذر تحت پرورش پدر و مادر مهربان خود قرار گرفت تا به سن تحصیل رسید. در این زمان بود که به شیراز مهاجرت کرده و دوره...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید بهرام قشقائی نژاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد بهرام قشقائي نژاد »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون حال که چنین پیش آمده است که آمریکای جنایتکار به وسیله مزدور و ژاندارمش «صدام» در منطقه، به خاک اسلامی ما تجاوز کرده است، این وظیفه ماست که از کشور و انقلابمان محافظت و دفاع کنیم. پس بنابر وظیفه‌ای که دارم، روانه میدان نبرد می‌شوم و به سوی کربلای ایران می‌روم. بلکه بتوانم انجام وظیفه کرده باشم، اگر نتوانستم و دشمن مرا از پای درآورد، با دادن جان ناقابل خود،...
شهدا سال 62 -وصیتنامه زندگینامه شهید پرویز کشاورز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد پرويز کشاورز »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ضمن عرض سلام خدمت شما پدر و مادرم که چنین فرزندی تحویل این جامعه دادید، که بتواند برای اسلام خدمت کند و جان ناقابل خویش را در راه رضای خدا فدا کند. امیدوارم که مرا ببخشید، از اینکه شاید بعضی اوقات سبب ناراحتی شما شده باشم. در شهادت من گریه و زاری نکنید و خدا را در نظر داشته باشید که بازگشت ما همه به سوی اوست. بر جنازه‌ام گریه...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -گمنام
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
برای شهدای گمنام ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. سوزش شمع و بازی گل در چمنها آتش عشق و مستی او در تن ما لاله از خاک سرخت برون شد وه چه کوچیدی از لاله زاران ای امید من ای شمع خاموش ای رسیدی به من خانه بر دوش رفته‌ای زین سرا تو همیشه رفتنت باور ما نمی شه ای گل لاله ما به بستان ای شهید، ای عزیز عزیزان رخت خود زین سرا برگرفتی راه دیگر تو دیگر گرفتی ای گل لاله پرپر شاخه...